اعتراض پزشكان به صدا وسيما


Guest

/ #451 " فیلمنامه یک فیلم مستند از زندگی مردم در " آدنه گترمه

2014-11-30 16:19

سکانس اول : آرایشگاه

 

مادر شاداماد که از شوق عروسی یکدانه  پسرش درپوست خود نمیگنجید دو بسته صد تایی ازتراولهای 50 تومانی را همراه با دوتا تراول 50 تومانی جداگانه به منشی نازی جون (آرایشگرعروس ) داد و گفت :مریم جون پس یادت نره ها مافقط بخاطر اینکه عروس خوشگلمو نازی جون آرایش کنه تاریخ عروسی رو یکماه عقب انداختیم.دستمزد نازی جونم الان دادم که دیگه حسابی محکمکاری بشه.و با چشمکی ریز افزود اون صد تومن هم ناقابله . واسهاینکه نوبت 4 ماهه مارو آوردی جلو.ایشالا تو عروسی هم جبران میکنم.

 

سکانس دوم :  دوماه بعد .....  منزل حاج آقا پدر شادوماد

حاج خانوم مادر شادوماد با حالتی هراسان : وای خدا مرگم بده . حاجی رنگت چرا پریده ؟عرق نشسته صورتت چقدر میگم سیگار نکش.هی سیگارو با آتیش قبلی روشن میکنی پاشو بریم دکتر زنگ بزنم مجیدم بیاد .

حاجی :چیزی نیست زن . شلوغش نکن

.

.

.

سکانس سوم : نیم ساعت بعد حاجی در آمبولانس و زیر اکسیژن به طرف مطب پزشک قلب 

 

سکانس چهارم : مطب پزشک متخصص قلب

  منشی پزشک: خانوم عرض کردم آقای دکتر تا آخر هفته وقتشون پره.بیمارتون رو ببرید اورژانس

شادوماد با داد و فریاد :بیخود کرده دکتر که وقتش پره . اگه یه مو از سر حاجی کم بشه من مطبو سر دکتر خراب میکنم.آهای مرتیکه الدنگ اسم خودتو گذاشتی دکتر؟مریض منو میبینی یا از پنجره پرتت کنم بیرون؟

.

.

سکانس پنجم : بیمارستان قلب

پذیرش بیمارستان :آقا علی الحساب دوملیون تومن واریز کنید صندوق این لیست رو هم برای عمل قلب پدرتون تهیه کنید که فردا عمل بشه

بازم شادوماد دو ملیون تومن؟ یا ریال چه خبره مگه سر گردنه گیر آوردید

پذیرش :من نمیدونم آقا .با سوپروایزر صحبت کنید.

شادوماد : حالا این لیسته چقدر میشه ؟

پذیرش :دقیق نمیدونم ولی فکر میکنم فرانسویش 8 تا 10 تومنه . البته یه جور هم هست روش زده کره ای ولی چینیه منتها چینی خوبه نه از این آشغالا. اونم چار پنج تومنی میشه.

شادوماد:همینه دیگه . مملکت که قانون نداره . شهر هرته . دکترا و بیمارستانا فقط نشستن خون مردمو تو شیشه کنن.

مادر شادوماد : مجید جان همون کره ایه خوبه. اصلا کره خیلی جلوتر از فرانسه و ایناس.

شادوماد:آره بابا دکان درست کردن واسه چاپیدن مردم .

.

.

.

.سکانس آخر :  فاتحه حاج آقا 

مادر شادوماد: مجید جان این شیرینیا چیه گرفتی مادر.حاجی خدابیمرز که کم ارث نذاشته.ندار و ناکام هم که نبوده.مراسم باید طوری برگزار بشه که چش فامیل درآد. مخصوصا اون فخری ورپریده.

بهترین رستوران بهترین پذیرایی گرانترین دسته گلا 

شادوماد:مادر دسته گل رو که دیگران میارن .مافوقش یکی میگیریم دیگه

مادر شادوماد :نمیدونم دیگه حالا تو این موقعیت . هر کدوم دیدی ارزونه بندازش دور یه جا دئر از چشم مهمونا.آبروریزی نشه مادر.

.

.

.نتیجه عقلایی :دکترا خون مردمو میکنن توشیشه بقیه مردم هم راست و درست زندگی عقلانی میکنن و برای هر چیزی قیمت اصلیش رو میدن.بجز سلامت که البته حق دارن چون دکترت خون مردمو میکنن تو شیشه.