بیانیه‌ی تحلیلی جمعی از دموکراسی‌خواهان آذربایجان

بیانیه‌ی تحلیلی جمعی از دموکراسی‌خواهان آذربایجان؛ 

 

بحران‌های فراگیر، انتخاب‌های دشوار

مردم ایران روزگار خوبی را نمی‌گذرانند. بی¬اعتنایی به مطالبات جمعی ملتی متکثر، نابردباری در برابر تغییر و تحولات اجتماعی و سیاسی، بی‌توجهی به واقعیت‌های جهان جدید و نگرش تهدیدزا به مناسبات بین‌المللی، نه تنها به از دست رفتن فرصت‌های داخلی و خارجی منجر شده بلکه کشور را در وضعیت خطیر اتفاقات ناخوشایند، از خطر تهاجم کشورهای خارجی تا فروپاشی داخلی قرار داده است. در این بین بحران‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی موجود در هر سطحی، از شدت فزونی، همه‌‌ی ما را به عنوان یک هستی اجتماعی درهم‌تنیده در دو راهی تصمیمات دشوار قرار داده که تنها امیدواریم در تعاملی خردمندانه، بردبارانه و هم‌گرایانه حل شود. 

 

افق سیاسی ما از گذشته تا به امروز

ما به‌عنوان جمعی از دموکراسی‌خواهان آذربایجان پیش از این طی بیانیه‌ی 9 ماده‌ای با عنوان «پیرامون معضلات جامعه ایران و مبانی گذار از آن»، سرفصل‌های کلی اصول خدشه‌ناپذیر‌مان را به‌وضوح بیان کرده‌ایم.

حال در شرایط کنونی کشور لازم است مخالفت و مرزبندی خود را با هرگونه پروژه‌های براندازی خطرناک و ویرانگری اعلام کنیم که با صراحتی بی‌سابقه و با اسم رمز «ایران را بزن» از اسراییل و آمریکا می‌خواهند تا به ایران حمله کنند که نشان از تناقض در رفتار و گفتار این جریان مدعی مدافع ملی¬گرایی و وطن¬پرستی دارد. در مواجهه‌ی با چنین پروژه‌هایی، برای تامین منافع مردمان متکثر ایران، ما همچنان پایبند به تغییر و تحول سیاسی به روش دموکراتیک، مسالمت‌آمیز، صلح‌طلبانه و کم هزینه هستیم و باور داریم که باید از تمام ظرفیت‌های موجود چه در سطح دولت و چه در میان مردم و جامعه بهره برد. از این‌رو معتقدیم که فعالین سیاسی و روشنفکران ما نباید اسیر قطبی‌سازی و سیاست -یا با ما یا علیه ما- شوند و تن به تعلیق سیاست دهند، که نتیجه‌ای جز پمپاژ ناامیدی، انفعال، بی‌تفاوتی و رواج افکار ارتجاعی ندارد. 

ما پایبند به حفظ یکپارچگی سرزمینی ایران هستیم و از این‌رو همیشه کوشیده‌ایم تا سایه‌ی هولناک جنگ، ترور، ارعاب، خشونت و سرکوب را از سر مردمان آن دور نگه داریم. با این‌حال باور داریم حفظ این یکپارچگی سرزمینی در گروی بازخوانی و بازتعریف دوباره از هویت ملی، ایرانیت و حقوق شهروندی مردمان آن ممکن است. 

با این‌حال گفتمان مسلط و هژمونیک از هویت ملی و ایرانیت، مفهوم ایران را به یک ایده‌‌ی نژادی/آریایی و زبانی/فارسی فروکاسته و تبعیض، نابرابری و محرومیت مردمان پیرامونی‌شده اعم از ترک، کرد، عرب، بلوچ، ترکمن و دیگران را بنیان گذاشته است. گفتمانی که در مقابل هرگونه تغییری در ماهیت خود سرسختانه مقاومت می‌کند و برای سرکوب، دست به دامن گفتمانِ تجزیه می‌شود، اما پیشروی گفتمان‌های دموکراتیک مردمان پیرامونی‌شده و ظهور عاملیت و سوژه‌گی‌های آن‌ها در طی سال‌های اخیر، نشان می‌دهد که آینده از آن این مردمان خواهد بود. 

در این میان فهم و تعریف ما از ایران بر بنیاد تنوع و تکثر است، از این‌رو معتقدیم بازآرایی ایران در یک هئیت دمکراتیک و عاری از تبعیض و نابرابری مستلزم توسعه‌ی متوازن، پایان تک‌زبانگی و تمرکززدایی از ساختار قدرت است.

 

پزشکیان پایان تعلیق سیاست با محوریت آذربایجان

از نگاه ما پیروزی پزشکیان در انتخابات اخیر ریاست جمهوری، انتخاباتی که اگرچه با معیارهای یک انتخابات آزاد و منصفانه فاصله داشت و با مشارکت زیر پنجاه‌درصدی همراه شد که نشان از نارضایتی‌ و بی‌اعتمادی اکثریت مردم ایران به نظام داشت، اما آن‌چه به این انتخابات شکل و شمایل یک رویداد منحصربفرد و تاریخی داد، عاملیت سیاسی آذربایجان و بخش‌های زیادی از مردمان پیرامونی‌شده از جمله‌ مردمان کرد، عرب، بلوچ، ترکمن و دیگران بود.

در این میان، شعار عدالت و انصاف پزشکیان و دیدگاه‌های منعطف و متفاوت او درباره‌ی تبعیض و نابرابری به‌ویژه در مناطق پیرامونی‌شده ایران و تاکید وی بر توسعه منطقه‌ای متوازن و محرومیت‌زدایی، دفاع او از حق آموزش به زبان مادری و لزوم تمرکززدایی، شخصیت مستقل سیاسی، سلامت مالی و صراحت لهجه او از جمله عواملی بود که به پیروزی او در قامت یک چهره متفاوت از اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان و گفتمان مرکزگرایانه یاری رساند. 

از دیدگاه ما مشارکت معنادار و تاثیر‌گذار در انتخابات اخیر، در درجه اول نشان از مسئولیت‌پذیری مدنی و رویکرد ملی آذربایجان داشت که در بدترین شرایط کشور و مردم حاضر نشد تن به تعلیق سیاست دهد و کوشید تا مسیری حداقلی را در زمانه‌ی انسداد سیاسی و اجتماعی ایران برای جامعه و فرصتی صلح‌طلبانه، مسالمت‌آمیز و دموکراتیک را برای حل مسایل کشور بگشاید. از این‌رو ما جمعی از دموکراسی‌خواهان آذربایجان با استقبال از این فرصت مهم و تمرکز بر شعار «برای تمام ایران»، کوشیدیم تا زمینه‌های شکل‌گیری گفتمان سراسری، فراگیر و دموکراتیک را در ایام انتخابات فراهم سازیم و اکنون هم بر این باور هستیم که دولت پزشکیان به‌رغم موانع پیش‌رو و انتقاداتی که به حق بر آن وارد است، شاید آخرین فرصت برای حل مسالمت‌آمیز مسایل ایران باشد.

 

800 ضربه شلاق بر پیکره‌ی رنجور ایران

در میانه‌ی بحران‌های کنونی کشور، عده‌ای از جریان‌های سیاسی مرکزگرا و محافل ترک‌ستیز و غیرستیز، پس از پیروزی پزشکیان هر روز به بهانه‌ای در حال بحران‌سازی و فضاسازی رسانه‌ای به نام وطن‌پرستی و ملی‌گرایی علیه پزشکیان و دولت وی هستند. واضح و مبرهن است که هدف اصلی این کمپین‌های تخریب، نه خود پزشکیان بلکه در اصل انکار عاملیت و سوژه‌گی سیاسی آذربایجان و مردمان پیرامونی‌شده ایران است که جلوه‌ای حداقلی از آن در این انتخابات و نماهایی درخشان از آن را در طی اعتراضات سال‌های اخیر کشور دیده‌ایم. 

انتخابات اخیر از این جهت شاید اتفاقی بی‌سابقه در تاریخ معاصر ایران است که عمق نفوذ این جریان‌های سیاسی و به اصطلاح روشنفکری مدافع سیاست‌های انکار، ستیز و سرکوب هویت ترکی و دیگر هویت‌های غیرفارسی در ساختار قدرت را به عریانی هرچه تمام به نمایش می‌گذارد و از این بابت یک وجه پیشگویانه و هشداردهنده از آینده‌ی سیاسی‌ مطلوب که برای ترک‌های ایران و آذربایجان و مردمان پیرامونی‌شده متصورند، دارد.

آخرین دست از این کمپین‌های تخریب و بحران‌سازی‌های کذایی علیه دولت پزشکیان و در اصل علیه آذربایجان و مردمان پیرامونی‌شده، بیانیه‌ای است که به تازگی با عنوان نوروز را قربانی سیاست نکنید و با امضای 800 نفر از اعضای اتاق‌های فکر جریان‌های خاص سیاسی و به اصطلاح روشنفکری با خوانش ملی‌گرایانه افراطی، تمامیت‌خواهانه و باستان‌گرایانه‌ از ایران بیرون آمده است. جریان‌های متصل به حلقه‌های قدرت و ثروت مرکز که در پناهِ گفتمان هژمونیک و مسلط معطوف به قدرت که با خشونت نمادین و سیستماتیک، موجودیت سیاسی و هویت فرهنگی و زبانی مردمان غیرفارس را در ایران انکار می‌کند و آن‌ها را در معرض اتهام همیشگی تجزیه قرار می‌دهد. هرچند که بیانیه‌ی مهم 223 نفر از اساتید دانشگاه‌های تبریز برای اجرای عدالت زبانی و تدریس زبان مادری از مدارس تا دانشگاه نشان از آن دارد که دانش معطوف به قدرت این تمامیت‌خواهان گرفتار بحران جدی است.

بیانیه‌ای بی‌مایه و مشحون از اتهام‌زنی‌هایی بی‌پایه و اساس که در آن اقدامات هرچند اندک دولت در باب دفاع از حق آموزش زبان مادری، یعنی تاکید بر اجرای یکی از اصول معوقه قانون اساسی ایران، تمرکززدایی اداری در حد تفویض اختیارات به استانداران، مکالمه رییس‌جمهور به ترکی در ارومیه و تبریک عربی استاندار خوزستان و اشاره استاندار آذربایجان شرقی به پیوندهای زبان ترکی با هویت ملی ایران، به هم گره خورده‌اند تا در اقدامی کاملاً بی‌سابقه آن¬ها را همچون شمشیر داموکلس تجزیه‌طلبی و خیانت بر سر دولت، رییس‌جمهور و مسئولین نگاه دارند. 

عجیب این‌که در بیانیه‌ای که بر سر تیتر آن نوروز را قربانی سیاست نکنید خودنمایی می‌کند آن‌ها خود نوروز را به بدترین شکل ممکن قربانی سیاست ارتجاعی کرده‌اند و آن ‌را به یک میراث فارسی و آریایی تقلیل داده‌اند تا از این جشن و میراث مشترک مردمان متکثر ساکن ایران و حتی ملت‌های منطقه بهانه‌ای بسازند برای اثبات برتری‌جویی نژادی.

 

ما به‌عنوان جمعی از دموکراسی‌خواهان آذربایجان قصد نداریم تا در مقام پاسخ‌گویی به این اتهامات برآییم چرا که گوش شنوایی در این جریان‌های مرکزگرا و تمامیت‌خواه سراغ نداریم. چنان‌چه قبلاً طی بیانیه برای ایرانیان به‌طور مفصل به چنین ادعاهایی جواب دادیم و آن‌ها را به بازخوانی و بازتعریف از هویت ملی فراخواندیم و عنوان کردیم که آن‌ها باید بپذیرند که دیگر مرجع اصلی و انحصاری از تعریف و امر ملی در ایران نیستند. 

با این‌حال مایلیم تا توجه و روشنفکران و فعالین سیاسی دموکراسی‌خواه فارس و غیرفارس را به اهداف و ماهیت اصلی این کمپین‌های تخریب و فضاسازی‌های رسانه‌ای جلب کنیم و روشنفکران و فعالین سیاسی دموکراسی‌خواه واقعی را فرامی‌خوانیم تا در مقابل این خطر ساکت ننشینند و نگذارند تا ایران و مردمان آن در مواجهه با چنین سیاست‌های تمامیت‌خواهانه به قعر سیاه‌چاله‌ی تعلیق سیاست سقوط کنند. این هشتصد شلاق بر تنِ رنجور مردمان غیرفارس به میانجی پزشکیان مجازاتی است که ما برای بازگشت به میدان اصلی سیاست می‌پردازیم و طبیعی است که آذربایجان و هویت ترکی بیش از هرکس در سیبل این عداوت و دشمنی قرار بگیرد چرا که نقش محوری را در شکست پروژه تعلیق سیاست دارد. 

ما شما را فرامی‌خوانیم تا به واسطه این اتهامات کم‌سابقه‌ی تجزیه و خیانت به یک دولت، نشانه‌های بحران در دولت-ملت مدرن ایران و بحران وطن‌پرستی و ملی‌گرایی در ایران را ببینید که در خارج برای حمله نظامی اسراییل فرش قرمز پهن می‌کنند و در داخل زیرپای دولت را خالی می‌کنند و آن‌ را در معرض اتهام خیانت قرار می‌دهند. 

 

امید در تاریکی در سایه‌ی رویاهای بیدار 

آذربایجان ساحل امن ایران است. در آذربایجانِ ایران تاروپود سیاست با تکثر و تنوع گره خورده است. کنش سیاسی آذربایجان با پایبندی به عدم خشونت، ترور و ارعاب عجین است و از این‌رو رویه‌ی مدنی، مسالمت‌آمیز، صلح‌طلبانه و دمکراتیک در آن جایگاه ویژه‌ای دارد. در آذربایجان ایده‌های ارتجاعی، سلطنت‌طلبانه و ملی‌گرایانه افراطی از هر نوع و شکل آن پایگاه مردمی ندارد و آن‌چه خریدار دارد منطق گفت‌و‌گو، همگرایی و مفاهمه‌ی فراگیر است. 

ما امضاءکنندگان این بیانیه به صراحت اعلام می‌کنیم که به هیچ‌وجه به پروژه تعلیق سیاست تن نخواهیم داد. ما هنوز هم باور داریم که این کشور و مردمان آن ظرفیت یک تغییر و گذار دموکراتیک، مسالمت‌آمیز و صلح‌طلبانه را دارند. باور داریم که به جای تکیه بر ایده‌های باستان‌گرایانه و برتری‌جویانه، تعاملات‌مان در داخل و خارج باید مبتنی بر برابری و احترام متقابل باشد. باور داریم که می‌شود تکثر و تنوع، عدالت زبانی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و سیاسی را در سایه‌ی یک دولت فراگیر به دست آورد؛ باور داریم که می‌شود سوژه‌ی ملت ایران را فراتر از قوم، دین، مذهب، نژاد، جنسیت بازتعریف کرد و برای تمام باشندگان و اتباع این کشور حقوق و فرصت‌های برابر فراهم کرد؛ باور داریم که می‌توانیم با یکدیگر به یک زندگی شادمانه و همزیستی مسالمت‌آمیز برسیم. 

رویاهایی در بیداری که امیدهای ما در تاریکی را می‌سازند. 

 

یاشاسین ایران، یاشاسین آذربایجان

 

 امضا کنندگان

۱- اللهوردی عظیمی(کارآفرین و فعال اقتصادی)

۲- داوود علی محمدی(وکیل دادگستری)

۳- عظیم حسن زاده( ژورنالیست و فعال سیاسی)

۴- موسی ساکت( فعال سیاسی)

۵- یاسین فرید میدانلار( فعال اجتماعی)

۶- علی حامد ایمان(مدیر مسئول مجله انجمن)

۷- محسن هادی(مستندساز و فعال اجتماعی)

۸- مرجان مناف زاده( فعال فرهنگی و محقق)

۹- محمد چاوشییان تبریزی( نویسنده و فعال اجتماعی)

۱۰- عباس پور اظهری( فعال سیاسی)

۱۱- توفیق مرتضی پور(فعال اجتماعی)

۱۲-ابراهیم فرج‌زاده(کارآفرین و فعال مدنی)

۱۳- حسن فیضی(فعالاجتماعی)

۱۴- نویدامنزاده قیپچاق(کارآفرین و فعال اقتصادی)

۱۵-آیدین نویدی( فعال محیط زیست)

۱۶- اصغر اسدی(فعال مدنی)

۱۷-سید مرتضی حسینی( نویسنده و محقق)

۱۸-قلی عبدیل زاده(دبیر و فعال سیاسی)

۱۹-الیاس جبرییل زاده(فعال فرهنگی و مدنی)

۲۰-عباد رفعتی(فعال فرهنگی و مدنی

۲۱-سعید نعیمی)کارآفرین و فعال سیاسی)

۲۲-میلاد بالسینی(فعال فرهنگی و مدنی

۲۳-سهند نظمی(فعال فرهنگی و مدنی

۲۴- مهدیه آهنی(روزنامه نگار و فعال اجتماعی)

۲۵-محمد صالحی(فعال فرهنگی و مدنی

۲۶- داوود خاکپور(شهرساز و فعال مدنی)

۲۷-اردشیر مطهری(فعال سیاسی)

۲۸- امین نجفیان(پژوهشگر و فعال سیاسی)

۲۹- بابک اکبری(فعال فرهنگی و مدنی)

۳۰-مهدی اختیاری میاب(فعال فرهنگی و مدنی)

۳۱-علیرضا ارشادی فر(فعال سیاسی)

۳۲-حمید رضا عبدی(فعال سیاسی)

۳۳- احد فرهمندی( محقق وپژوهشگر )

۳۴- بیتا دباغی(فعال فرهنگی)

۳۵- حسن مرادی دستجرد (پژوهشگر و روزنامه‌نگار سیاسی)

۳۶-رامین بهزاد(نویسنده)

۳۷-روزبه محمدخانی(پژوهشگر و فعال سیاسی)

۳۸-مریم اصغری دستجرد(فیلمساز و مستندساز)

۳۹- فردادعبدیل زاده(فعال اقتصادی)

۴۰- رضا سرابی اقدم (مجسمه ساز و طراح موزه)

۴۱- رسول قدیری (شاعر و نویسنده)

۴۲-جلیل یعقوب زاده فرد ( نویسنده و مترجم)

۴۳- مهران عباسپور (کنشگر مدنی)

۴۴- صالح گرامی ور ( فعال مدنی)

۴۵- میرزا رسول اسماعیل زاده دوزال (شاعر، نویسنده و مترجم)

۴۶- غزل جعفری(حقوق دان)

۴۷- علی غلامی (فعال سیاسی و روزنامه‌نگار)

۴۸- خلیل شهرک میرزا ( نویسنده ، شاعرو فعال مدنی)

۴۹- حسن حاتمی( فعال فرهنگی و اجتماعی)

۵۰- حسن حاتمی( فعال فرهنگی و اجتماعی)

۵۱- ایوب شریفی( فعال ورزشی و فرهنگی)

۵۲- وحید شیخ بگلو(فعال فرهنگی)

 ۵۳_ عیسی نظری (سردبیر نوید آذربایجان)

 

 

بیانیه در حال جمع آوری امضا است

 


جمعی از دموکراسی‌خواهان آذربایجان    تماس با مؤلف دادخواست

امضای این دادخواست

By signing, I accept that جمعی از دموکراسی‌خواهان آذربایجان will be able to see all the information I provide on this form.


We need to check that you are human.